۰۷ارديبهشت
صدای ساز زدن جوانی از داخل نمایشگاه می اید سارا و دوستش در بیرون نمایشگاه اند ، دوستش با ذوق وشوق می گوید سارا بیا برویم داخل نمایشگاه تا صدا را بهتر بشنویم
اما سارا می ایستد نمی رود ، دوستش اصرار می کند بعد می پرسد سارا مگر تو ساز نمی نواختی ؟ مگرعاشق ساز و نواختنش نبودی؟ پس حالا چرا؟!!!!
سارا غرق در فکر
یاد خاطره ای می افتد ،خاطره ای که شخصی می گفت سارا سارا بگذار برایت ساز بنوازم
و سارا یک دل نه صد دل به ساز او گوش می داد
دوباره دوستش صدایش می زند اما سارا با قیافه ای حزن الود با عجله از صدای ساز فرار می کند و زیر لب می گوید از هرچه ساز و صدایش هست متفرم ...
۹۵/۰۲/۰۷